کد مطلب:140205 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:197

گفتگوی عبدالله بن عمر با سید مظلومان و اظهار رأی خود محضر آن جناب
عبدالله بن عمر گفت:

ای پسر عباس دست از این سخن بدار، سپس روی به امام حسین علیه السلام نمود و عرض كرد:ای اباعبدالله، این قصد كه كرده ای فسخ كن و در مصاحبت ما به جانب مدینه بازگرد چنانكه دیگران با یزید بیعت كردند، تو نیز با او بیعت نما و از خانه خویش و حرم جد خود غائب مشو و اگر با یزید بیعت نكنی تو را با اكراه بر بیعت او بخوانند و نمی گذارند تا امن و فارغ در وطن خود باشی. امام علیه السلام فرمود: لعنت بر چنین سخن باد، آیا من در كار خود بر خطاء هستم كه تو من را از آن بر حذر می داری؟

عبدالله بن عمر گفت: تو بر خطاء نیستی و امكان ندارد كه خدای تعالی پسر دختر رسول خویش را بر سهو و خطاء دارد اما مگر نشنیده ای كه گاهی زمانه پوستین واژگونه پوشد، از آن می ترسم كه دشمن در روی تو درآید و كاری كند كه طاقت آن را نداشته باشی لذا مصلحت آن است كه با ما اتفاق نموده و به جانب مدینه بازگردی.


امام علیه السلام فرمود: هرگز با یزید بیعت نكنم بلكه به سنت جد خود محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سیرت پدر خویش علی مرتضی خواهم رفت هر كس متابعت من نماید و سخن حق از من قبول كند سعادت و سلامت یابد و هر كس ابا كرده و از دائره اطاعت من بیرون رود صبر كنم تا آن وقت كه خدای تعالی میان من و او حكم كند و هو خیر الحاكمین.

سپس روی به برادر خود محمد بن حنفیه نمود و فرمود:

خدا توفیق را رفیق تو كند، اینك تو را وداع می كنم والسلام علی من اتبع الهدی و لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم.

بعد از آن وصیت نامه را به برادر خود داده و او را وداع كرد و با اهل بیت و اصحاب و عشایر به جانب مكه روان شد.